یافتههای جدید درباره قلعهای باستانی در ایران
تاریخ انتشار: ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۰۵۸۳۲۷
با انجام بررسیهای آرکئوژئوفیزیک با روش مغناطیسسنجی در قلعه اولتان، باستانشناسان به یافتههای جدیدی رسیدند.
به گزارش ایران اکونومیست به نقل از روابطعمومی پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری، بررسیهای آرکئوژئوفیزیک با روش مغناطیسسنجی در محوطه باستانی «اولتان» با همکاری اداره کل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان اردبیل و معاونت پژوهشی دانشگاه شهید بهشتی به سرپرستی کورش محمدخانی، عضو هیأت علمی گروه باستانشناسی دانشگاه شهید بهشتی با مجوز پژوهشکده باستانشناسی پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری انجام شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کورش محمدخانی ـ عضو هیأت علمی گروه باستانشناسی دانشگاه شهید بهشتی ـ «اولتان قالاسی» یا قلعه «اولتان» را از محوطههای بسیار مهم دوره ساسانی و اسلامی در شمال غربی کشور دانست و گفت: اولتان قالاسی در ساحل جنوبی رود ارس و در کمتر از ۵۰۰ متری غرب شهر اولتان و در میانه راه پارسآباد به آصلاندوز، در استان اردبیل واقع شده است.
او افزود: با توجه به آثار سطحی و بررسی عکسهای هوایی و ماهوارهای به نظر میرسد این محوطه باستانی، شهری بوده که از دو بخش محصور (شارستان یا ارگ) و غیرمحصور (بخش استقراری پیرامون شارستان، ربض) تشکیل شده است.
سرپرست هیأت باستانشناسی اولتان با بیان اینکه ارگ، شهر وسیع و تقریباً مسطح است و بارویی خشتی آن را فرا گرفته است، گفت: اولتان قالاسی در مجموع و با احتساب ارگ و ربض (دیوار گرداگرد شهر) احتمالاً بیش از ۷۰ هکتار وسعت دارد و بیشک شرایط شکلگیری و جایگیری اولتان قالاسی تحت تأثیر وجود و جریان رود ارس بوده است.
محمدخانی افزود: روی حصار پستی و بلندیهایی با فواصل مختلف، تقریبا ۳۰ متر، دیده میشوند که به نظر میرسد نشانگر برجکهای آن باشد وگرداگرد ارگ (در شرق، جنوب و غرب) را خندقی به عرض ۱۰ متر احاطه کرده که امروزه خندق غربی به عنوان کانال فاضلاب کارخانه قند استفاده میشود. در خندق جنوبی نیز ساختار و سازهای همچون آغل گوسفندان، کارگاه سنگشکنی و کارخانه رب سپهری ساخته شده است.
عضو هیأت علمی گروه باستانشناسی دانشگاه شهید بهشتی با اشاره به اینکه شرایط، شکلگیری و جایگیری اولتان قالاسی بیشک بیتأثیر از وجود جریان رود ارس نبوده، بهطوری که ضلع شمالغربی ارگ بر لبه پادگان رود و مطابق با مسیر جریان رود احداث شده، بیان کرد: احتمالاً به منظور دفاع بهتر از شهر، از وجود مانع طبیعی نهایت استفاده به عمل آمده است.
او ادامه داد: اولتان قالاسی از جهت شمال و شمال غربی به رود ارس مشرف است و در برخی منابع از این شهر به عنوان یکی از بنادر دوره اشکانی نام برده میشود، درحالیکه با توجه به کاوشهای انجام شده و جستجوی دقیق منابع و کتب مربوط به تاریخ و جغرافیای تاریخی دشت مغان و این محوطه، به نظر نمیرسد قدمت این شهر به دوره اشکانی برسد.
سرپرست هیأت باستانشناسی اولتان گفت: با توجه به مطالعات و کاوشهای کریم علیزاده در این محوطه در دهه هشتاد خورشیدی، آثاری از دوره ساسانی و بیشتر از دوره اسلامی وجود دارد و احتمالاً این شهر در مقطعی از تاریخ، نامی جز «اولتان» داشته و تنها از دوره مغول به بعد است که نام اولتان را در یکی از منابع مهم مشاهده میکنیم.
محمدخانی ادامه داد: بررسیهای آرکئوژئوفیزیک با روش مغناطیسسنجی به منظور شناسایی عوارض زیر سطحی در قلعه و بخش پیرامونی آن در شهر بیرونی یا بخش صنعتی در غرب قلعه اولتان و شناسایی بهتر عوارض این محوطه انجام گرفت.
او افزود: تمام قلعه اولتان و باروهای اطراف مورد پیمایش مغناطیسی قرار گرفت و آثار جالب توجهی در نقشههای مغناطیسی آشکار شد.
عضو هیأت علمی گروه باستانشناسی دانشگاه شهید بهشتی همچنین اظهار کرد: به جز اندک آلودگیهای ژئوفیزیکی مثل برجک دیدهبانی مرزبانی و میلههای مرزی و سازه فنسکشی شده در شمالغربی محوطه، قلعه اولتان از حیث آلودگی، عاری و برای بررسی مغناطیسی بسیار مناسب بود، اما در بخش جنوبی در خارج از باروی ارگ، با توجه به ساختوسازهای بسیار زیادی که تا به امروز انجام شده (کارگاه سنگشکنی، کارخانه رب سپهری، ساختمانهای تعاونی روستایی، پمپ گاز، کارگاه بستهبندی علوفه) بررسی مغناطیسی را غیرممکن کرد.
محمدخانی با بیان اینکه در قسمت غربی قلعه اولتان و پیرامون ارگ بعد از خندق غربی نیز بررسی انجام شد، گفت: بخش جنوبی این قسمت نیز به دلیل ساختوسازها و وجود چاله زباله قدیمی شهر پارسآباد، امکان بررسی را غیرممکن کرده بود، ولی بخش شمالی شهر بیرونی به طور کامل مورد پوشش بررسی مغناطیس سنجی قرار گرفت که نتایج قابل توجهی را در بر داشت.
او افزود: عکسهای هوایی عمودی قلعه و بخش پیرامونی توسط پهباد از فاصله ۹۵ متری سطح زمین تهیه که برای تهیه نقشههای رقومی سطح و همچنین همپوشانی نقشههای مغناطیسی و عکسهای هوایی مورد استفاده قرار خواهد گرفت.
محمدخانی قلعه اولتان را از قلعههای بسیار مهم دوره ساسانی و اسلامی خواند که به شماره ۲۶۵۴ در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است و تاکید کرد: بیشک این قلعه در دوره ساسانی از قلعههای مهم برای امور تدافعی در شمال غرب ایران بوده که مطالعات و بررسیهای آن تا به امروز مغفول مانده است.
سرپرست هیئت باستانشناسی اولتان یادآور شد: این قلعه، بنا به مدارک تاریخی و نوشتههای که در دوره اسلامی بهویژه از دوره ایلخانی و تیموری وجود دارد، از اهمیت ویژهای برخوردار بوده است.
منبع: خبرگزاری ایسنا برچسب ها: یافتههای باستانشناسی ، باستانشناسی ، قلعه اولتان ، دوره ساسانی ، اردبیل
منبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: یافته های باستان شناسی باستان شناسی قلعه اولتان دوره ساسانی اردبیل مغناطیس سنجی دوره ساسانی قلعه اولتان شمال غربی شمال غرب انجام شد رود ارس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۵۸۳۲۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کشف نقوش صخرهای جدید در ورزقان
به گزارش خبرگزاری مهر، علی نریمانی رئیس اداره میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی ورزقان که دکتری باستانشناسی دارد، در گفتوگو با خبرنگار ادارهکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی آذربایجانشرقی اظهار کرد: شهرستان ورزقان واقع در منطقه شمالغرب ایران همواره بهعنوان یکی از مناطق مهم در مطالعات باستانشناسی ایران و جنوب قفقاز مطرح بوده است که پژوهشهای باستانشناسی انجام شده در این منطقه تاکنون آثار متنوعی از قبیل قلعه، گورستان، معماری صخرهای، مقابر دوران اسلامی را شناسایی و معرفی کرده است. در سال ۲۰۲۱ میلادی بررسی باستانشناختی که در محدوده معدن مس سونگون به انجام رسید و طی این بررسیها و مطالعات نقوش صخرهای نویافتهای شناسایی شدند. این هنر صخرهای روی تخته سنگهای ایجاد شده که نمونههای مشابه آن در سایر مناطق ایران و جمهوری آذربایجان قبل شناسایی شده است. اهمیت این سنگنگارهها در تکمیل اطلاعات مربوط به هنر صخرهای دوران پیش از اسلام ایران و جنوب قفقاز حائز اهمیت ویژهای است.
رئیس اداره میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی ورزقان ادامه داد: براساس نتایج به دست آمده این نقوش در حالتهای منفرد و دستهجمعی روی سنگهای سیاه از جنس آهنی بهروش کوبشی ایجاد شدهاند که بیشترین نقوش کشف شده در این سنگها متعلق به بز کوهی بوده که از این حیث قابل مقایسه با نمونههای زیادی از ایران و جمهوری آذربایجان است. نقوش نشانگر ماهیت کوچرو و شکارگر بودن طراحان این آثار است. دورههای زمانی شکلگیری این نقوش به دلیل نبود مطالعات آزمایشگاهی در ایران مشخص نیست و نمیتوان براساس مطالعات مقایسهای گاهنگاری خاصی برای آنها ارائه داد.
وی بیان کرد: این نقوش صخرهای در ارتفاع ۱۳۰۰ متری از سطح دریا قرار گرفته است. همچنین این منطقه محیطی مناسب برای فعالیتهای گلهداری بوده و از قدیمالایام شغل اصلی مردم منطقه گلهداری به خصوص پرورش بز و گوسفند بوده است. نقوش صخرهای قوشا داش برروی سنگهای سیاه رنگی از جنس آهن ایجاد گردیده که بر روی تراس شیب دار و مشرف به راه قدیمی موسوم به «ائلیولو» قرار دارد.
نریمانی با اشاره به عدم انجام مطالعات منسجم بر روی هنر نقوش صخرهای افزود: باتوجه به اینکه تاکنون در منطقه شمالغرب ایران شناسایی تعدادی نقوش صخرهای منجر به انجام مطالعات منسجمی در خصوص این هنر در ایران نشده است، مطالعات در خصوص این نقوش نیز مراحل اولیه خود را طی میکند. بنابراین نیاز است تا اطلاعات سایر محوطهها نیز برای بررسی دقیقتر این موضوع، شناسایی و جمعآوری شود. برای این منظور بررسی باستانشناختی در محدوده معدن مس سونگون انجام شد که نتایج آن منجر به شناسایی محوطه قوشا داش شد.
رئیس اداره میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی ورزقان و دکتری باستان شناسی در انتهای صحبتهای خود با اشاره به اهمیت انجام مطالعات در حوزه هنر نقوش صخرهای و شناخت تاریخ جامعهشناختی و انسانشناختی منطقه آذربایجان، گفت: این محوطه شامل نقوش بز، آهو و انسان است که بهصورت جداگانه یا در یک جمع به معرض نمایش درآمدهاند. این نقوش میتوان درآمدی بر شناخت برخی از مفاهیم انسانشناختی و جامعهشناختی مبتنی بر زندگی کوچروی و دامدار و شکارگر است، بهطوری که نقوش حیوان بز بیانگر اقتصاد متکی بر فعالیتهای دامداری و کوچروی بوده و نقش حیوان آهو نشان از وجود شکار در این جامعه دارد. برخی از پژوهشگران در ایران دوره زمانی ایجاد این نقوش بهخصوص نقش بز را به دوران پیشاز تاریخ ارتباط میدهند اما به دلیل نبود مطالعات آزمایشگاهی در ایران امکان تعیین قدمت این هنر صخرهای وجود ندارد و نمیتوان دوره زمانی خاصی برای این آثار در نظر گرفت. این نقوش در تکمیل اطلاعات مربوط به هنر صخرهای ایران و جنوب قفقاز بسیار حائز اهمیت هستند.
کد خبر 6091458